نوژان نفس من نوژان نفس من ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
ژوان جون ژوان جون ، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

نوژان نفس مامان وبابا

بای بای پوشک

1394/2/17 17:48
نویسنده : مامان ندا
1,388 بازدید
اشتراک گذاری

 

همیشه سخت ترین کاربرام ازشیرگرفتن وپوشک گرفتن بود.

نمی دونستم ازپس این دوتاچطوری برمیام وچقدرسخته که بخواهم به راحتی ازازاین دومرحله بگذرم .

شکرخداازشیرگرفتن برام سخت نبودوخیلی راحت ازشیرگرفتم اماازپوشک گرفتن....

ازپوشک گرفتن درطی دومرحله صورت گرفت.

مرحله اول یک هفته بعدازدومین تولدت تصمیم گرفتم توراازپوشک بگیرم هم به دلیل اینکه دیگران میگفتندکه دیگه بزرگ شده وازپوشک بگیروهمین اینکه چون به عیدنزدیک میشدومن میخواستم فرشهارابشورم خواستم این کارراانجام بدهم واگرقراره نجاستی هم بشه قبل ازشستن فرشهابشه .

چون هواسردبودرفتیم خونه آناوتصمیم گرفتم ازپوشک بگیرمت این کار5روزطول کشیدتواصلاآمادگی ازپوشک گرفتن رانداشتی . هرنیم ساعت که می بردمت دستشویی بلافاصله بعدازبیرون اومدن ازدستشویی دوباره توی شلوارت جیش میکردی روزاول ودوم 30-40بارتوی دستشویی وشلوارت جیش کردی . داشتم هم خودم دیوانه میشدم وهم تورادیوانه میکردم . آخرسرآناگفت ولش کن بذارهواگرمتربشه بعدااین کاروانجام بده گرچه اولش ناراحت شدم چون 5روزبودداشتم توراازپوشک میگرفتم واین یعنی شکست چون همه میگفتم این کارزمان بره وبایدحداقل دوهفته ای طول بکشه. ولی بالاخره منم تسلیم شدم وبعداز5روزشکست روقبول کردم.

 

مجدداازروز5شنبه 3اردیبهشت ماه وقتی که27ماهه شدی   یک دفعه تصمیم گرفتم توروازپوشک بگیرم .وقتی ازاداره کاربرگشتم توخونه آنابودی تازه آناپوشکت روعوض کرده بودبهت گفتم نوژان بیاپوشکت رودربیارم بریم بیرون جوجوبببینیم توهم موافقت کردی روزاول یکی دوباری جیش کردی توی شلوارت وازاینکه خودت راخیس کرده بودی خیلی ناراحت بودی وگریه میکردی میگفتی مامان جیش کردم یاشاش کردم منم دلداریت میدادم که عیبی نداره مامان جون دفعه بعدزودبگوجیش داری . گاهی وقتی میگفتی جیش دارم کمی هم جیش میکردی خوب البته برای روزاول ودوم خیلی خیلی عالی پیش رفتی . واین طبعی بودکه کمی هم خودت روخیس کنی .

البته برای شماره2رفتن مشکل داشتی هرچی میگفتم گوش نمیکردی وقتی شماره 2راداشتی  میرفتی یه گوشه وکارخودت رومیکردی خوبیش به این بودبرای این کارگوشه ای راکه انتخاب میکردی سرامیک بودومشکلی نداشت وراحت میتونستم تمیزش کنم .

البته باهات کلی حرف میزدم اماقبول نمیکردی . توی نی نی وبلاگ مامان مریم گفته بودبگین اهی میخوادبره پیش مامانش ببین مامانش داره گریه میکنه خلاصه راهکاری که اون داده بودگرچه برای خودم خنده داربودولی فکرکنم جواب داد . وقتی شماره 2روتوی شلوارت میکردی میگفتم ببین مامانی شورتت کثیف شده، بومیده ، من دستام دردمیکنه گناه دارم ، آنقدرشورتت رومیشورم وتوهم قربونت برم که دستاموبوس میکردی ومیگفتی خوب شددیگه دستت دردنمیکنه . میخواهی باهمون شورت بری دستشویی وپی پی کنی امابازم قبول نمیکردی .

روزشنبه 5اردیبهشت ساعت 10/30صبح همش گفتی جیش دارم که اصلانکردی همش منومیبردی دستشویی وخبری نبودمنم مجبوربودم به هرسازی میزنی برقصم چون هرآن ممکن بودجیش کنی توی خونه ، خودت شورت وشلوارت رادرآوردی رفتی دستشویی منم صداکردی مامان بیاکمکم کن سرپابگیر. منم کمکت کردم ودیدم داری تلاش میکنی که پی پی کنی وموفق هم شدی اصلانه ترسیدی و نه گریه کردی. ماشالله دخترشجاع وباهوشی بودی .

شب اولی که ازپوشک گرمت وبدون پوشک خوابیدی ساعت 10/30رفتی دستشویی وتاساعت 9صبح راحتن خوابیدی بدون اینکه بخواهی جایت راخیس کنی وخوب این یعنی اینکه زمان ازپوشکت گرفتنت رسیده بودومن خوب موقعی راانتخاب کرده بودم.

شب  دوم  هم ساعت9رفتی دستشویی وتاساعت9/30 صبح  که ازخواب بیدارشدی خودت روخیس نکرده بودی که سریع بردمت دستشویی .

6اردیبهشت صبح که ازخواب بیدارشدی خوشبختانه ازشب قبل جات تمیزبود. شب قبلش ساعت10رفته بودی  دستشویی وتا9صبح جات خشک بودوقتی ازخواب بیدارشدی بردمت دستشویی ولی برای شماره 2نه هرکاری کردم موفق نشدم باهم رفتیم بیرون پارک کمی بازی کردی ورفتیم باغ کنارخونه انا مرغ وخروسهارونگاه کردی وقتی اومدیم خونه کمی بعدگفتی اهی دارم وچون شورت وشلوارتنت نبودسریع رفتی دستشویی وایستاده کمی دستشویی ات اومدوبقیه اش رانشستی اینم دومین موفقیتت تودشماره 2.

برای جیش کردن من قبلابهت برچسب جایزه میدادم حتی اگرجیش نمیکردی به خاطربرچسب هم که شده بودمن روصددفعه میبردی دستشویی .امااین بارجایزه جیش کردنت شکلات های زله ای بودوبرای شماره 2نسکافه چون عاشق نسکافه هستی منم هرباربرای اینکه توتشویق بشی بهت نسکافه میدادم . وقتی هم اومده بودیم خونه همش میگفتی نسکافه بده ومن چون نسکافه نداشتم جایزه ات شده بودبستنی البته نه همیشه چون تودرروز2تا3بارشماره 2روداری ومن بایدهرروز3تابستنی به توبدم که یکی میدم وسرت روگرم میکنم.وقتی خونه آنابودیم دیگه صندلی ات راباخودم نبردم وزیادهم بهش عادت نداشتی . توخونه خودمون هم وقتی جیش داری روی صندلی میشینی وبرای شماره 2گاه یصندلی گاهی هم زمین

فکرکنم که دیگه دارم راحت میشم . ومن وتوباهم موفق شدیم که ازاین کارهم به راحتی سربلندبیرون بیاییم الان که دارم این رامی نویسم 15روزاست که تورازپوشک گرفتم دراین مدت فقط دوبارشب جایت راخیس کردی اونم دم صبح که خوب طبیعی بودکه بخواهی این زمان طولانی راتحمل کنی . روزهای اول یکی دوباری خیلی کم توی شورتت جیش میکردی ولی خودت رانگه میداشتی وبقیه اش رامیرفتی دستشویی.

نکته مهم برای مادران:

ممکنه خیلی ازمادرهااین روبخونن ازشون میخوام که به حرف هیچ کسی اهمیت ندن اول ببینن خودشون آمادگی دارن یانه بعددردرجه دوم آمادگی بچشون رودرنظربگیرن وبعدبرای ازپوشک گرفتن اقدام کنن.

الان پشیمونم که چراقبلا5روزتوربه خاطرحرف مردم اذیت کردم وکتکت زدم بایدصبرمیکردم تازمان خودش برسه بعداین کارراانجام بدهم.

 خوشبختانه برای من وتوخیلی راحت بودنه تواذیت شدی نه من ومنم خیلی خیلی صبوربودم برای اینکه البته توهم خیلی عالی بامن همکاری کردی وبه جزیک گوشه کوچولوازفرش خونه اناجای دیگه ای نجس نشدکه اون فرش روهم شستیم.

والبته خودت خیلی خانم بودی که راحت بااین موضوع کناراومدی ودرعرض دوروزشماره 2راهم گفتی.

من الان دیگه زیادازت سوال نمی پرسم که جیش داری یااه داری البته می پرسم مخصوصاکه مشقول بازی میشی اماخودت موقعش که برسه هرکدام راکه داشته باشی میگی ومیبرمت دستشویی.

نه خودت روکثیف میکنی نه جایی را.

13روزبعدازاینکه ازپوشک گرفتمت تصمیم گرفتم یه تارت خوشمزه دست پخت مامان درست کنم به افتخارپیروزی من وتووصدالبته تو.

آفرین به دخترنازم

شب دوم بدون پوشک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینم مرصع پلوی من

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان راحله
18 اردیبهشت 94 12:33
خدا رو شکر که موفق شدی عزیزم ... به هر دوتون تبریک میگم
مامانی
19 اردیبهشت 94 10:00
سلام ندا جون چه خوب که این مرحله رو هم با موفقیت پشت سر گذاشتین آفرین به نوژان گل که انقد خانوم و فهمیده شده
مامان ماریا
20 اردیبهشت 94 16:16