30ماهگی عزیزترینم
ای عزیزترین عمروجون من 30ماهگیت مبارک
30ماهگی تومصادف بابه دنیااومدن کیان کوچولو بود.
تولدش خیلی غیرمنتظره بودچون یک ماه زودتربه دنیااومدولی خوشبختانه سالم بودواحتیاجی به دستگاه نداشت . من بهش میگم نخودچی آخه خیلی کوچولوست ومن خیلی دوستش دارم البته توحسادت میکنی وزن این نخودچی ماهم 2350بود. پاهاش اندازه یک بندانگشته .
چه زودگذشت وبزرگ شدی برای خودت خانومی میشی .
ماشالله وهزارماشالله خیلی خیلی شیطون هستی اصلانمیتونم کنترلت کنم . به خاطروجودآویساکه تابستونه ومدرسه نمیره صبحهاتاچشمهایت رابازمیکنی سریع میخواهی بری طبقه بالاوبااون بازی کنی .
خیلی باهم بازی میکنین والبته د عواهم میکنیدروزی هزارباراین پله هاروبالاوپایین میکنی هرچی بهت میگم دمپایی بپوش اصلابه حرفهایم گوش نمیکنی
دوباره رفتم مشاوره چون واقعانمیدونم درقبال بعضی ازکارهایی که میکنی باهات چطوری رفتارکنم چون کاملاخودسروخودرای هست یاصلابه حرف گوش نمیدی . روشهای مشاوردرباره حمام کردنت اثرداشت وخوب بودالبته چون بیشتروقتت راباآویسامیگذرانی بامن کمتردعوایت میشود
غذاخوردن وخوابیدنت خیلی بدشده اصلاخوب غذانمیخوری صبحانه که فقط سفیده تخم مرغ میخوری .
خودت شلواروشورتت رامیپوشی . مسواک میزنی البته خمیردندان راتف میکنی بیرون .
برای دستشوی رفتن اصلاباهات مشکلی ندارم وخیلی خوب همکاری میکنی ودیگه خیلی وقته جاتوشبهاخیس نمیکنی البته دوسه باربیشتربعدازپوشک گرفتن جایت راخیس نکردی.
متاسفانه ومتاسفانه چندکلمه زشت یادگرفتی هرکاری میکنم که تکرارنکنی نمیشه.
عاشق ادامس خوردن شدی وباعموعلی بابای اویسامیری مغازشون تاآدامس برداری هرچی هم میگویم کسی به حرفهایم اهمیتی نمیدهد. یاادامس راقورت میدی یابه همه جامیمالی ودوباره میگذاری دهانت . البته زن عموشیرین گفت دکترمیگفت قورت دادن آدامس توسط بچه هاهیچ مشکلی ایجادنمیکنه واینکه میگویندبه روده میچسبه اشتباهه .
اینم ادامسی که توی دستت میچرخه ومیگی دارم توپ درست میکنم
سفره افطاری من بادخترم
اینم کارهرروزته که میری توی کمدلباسهایت واینطور یمیکنی
کاشکی همیشه اینطوری خانوم باشی