تولدسه سالگی پرنسس
پرنسسم تولدت مبارک
انگارهمین دیروزبودکه به دنیااومدی به سرعت برق وباداین سال سپری شد.
ماشالله خیلی خیلی شیطون هستی ومن روواقعاکلافه میکنی هم اذیت م یکنی هم حرف شنوی نداری اصلاوابدا. کلی بلبل زبونی میکنی وحرفهایی میزنی که آدم شاخ درمیاره البته یادم نیست که چه حرفهایی زدی چون هرروزحرفهای جدیدی میزنی که مارومتعجب میکنی .
امسال قصدداشتم که تولدخودمون یبگیرم به همین خاطراصلاتم سفارش ندادم وفهمیدم که بدون تم هم میتونم برات تولدبگیرم .
روزی که رفتم برات بادکنک بخرم یه دستمال کاغذی دیدم که ابی بودازش خوشم اومدتصمیم گرفتم وسایلت هم آبی باشه .
باوجوداینکه تولدت خودمونی بودوکم مهمان داشتیم باوجودآویسابه توخیلی خوش گذشت .
وقتی رفته بودیم کیک بخریم هرکیکی روکه اویسامیخواست توهم میگفتی منم همون رومیخوام . ازقنادی هم برای خودت کل یلواشک خریدی .
روی کیکت تکه های ماهی بودتوفکرکردی پاستیله وشروع کردی به خوردنش البته منم همین فکروکرده بودولی ماهی هاپلاستیکی بودن.
انتخاب شمع هاهم به عهده آویسابود.
حالابریم سراغ عکسهای تولدپرنسسم :
ساعت 10صبح لحظه تولد1391
ساعت 10صبح یکسالگی 1392
ساعت 10صبح دوسالگی 1393
ساعت 10صبح سه سالگی 1394
میزشام
چیکن تندوری وکوفته وسوپ که عکسش نیست
خورش به
چیکن تندوری
کرم شیروزله بلوبری
سالاد