نوژان نفس من نوژان نفس من ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
ژوان جون ژوان جون ، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

نوژان نفس مامان وبابا

روزبیمارستان

ساعت 6بیدارشدم وقراربودساعت8بیمارستان باشم که بازم طبق معمول باحوصله زیادبابایی ساعت  8رسیدیم عمومنصوروزن عموشیرین هم اونجابودن به من گفت نگران نیستی گفتم نه چون قراربیهوش بشم نمی ترسم .رفتم طبقه بالاوآماده شدم .وقتی به اتاق عمل رفتم متخصص بیهوشی پرسیددیشب وامروزصبح جوجه کباب ، تخم مرغ، شیروعسل خوردی وکلی خودت راتقویت کردی گفتم نه هیچی نخورم وگفت من بایدبدونم تامشکلی پیش نیادوبعداسمهایی که قراربودبرای توبذاریم پرسیدوماسک بیهوشی راروی دهانم گذاشتندوگفتم سوختم سوختم ودیگه هیچی نفهمیدم.  
2 بهمن 1391

شب آخر

 امشب آخرین شبی است که توی شکم منی فردابالاخره بعدازنه ماه انتظارمیای توی بغلم خیلی هیجان واسترس دارم نمی دونم فرداچی میشه . امشب تازه سرویس خوابت راآوردن ونصب کدن ازبس که بابایی حوصله زیادی داره وتازه میگفت حالادیرنشده که خوب میارن نصب می کنند. ماهم تندوتندچندتاعکس یادگاری انداختیم وساعت دونیمه شب بودکه خوابیدیم.
1 بهمن 1391
1