نوژان نفس من نوژان نفس من ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
ژوان جون ژوان جون ، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

نوژان نفس مامان وبابا

مریضی نفس مامان

1392/9/13 17:31
نویسنده : مامان ندا
568 بازدید
اشتراک گذاری

حدودسه هفته ای است که سرماخوردی وهرچی داروبهت دادم خوب نشدی.

چندروزی بالای سرت دستگاه بخورسردروشن کردم شایدتنفست بهتربشه که شکرخدابهترشدی.

اماالان یک هفته ای است که دوباره سرماخورده ای باوجوداینکه بیرون نمی ریم واگرهم بخوام برم باماشین میریم امانمی دونم چراسرمامیخوری . خونه هم گرمه ولی بازم تومریضی عشق مامان .

روزشنبه زنگ زدم به منشی دکتروگفتم خوب نشدی گفت فردابیارین چون هم هواآلوده اس وهم ممکنه آلرژی باشه وبخوادازریه ات عکس بگیره خیلی ناراحت شدم .گفتم ما خودتهران نیستم ولی گفت بایدبیاوری .

یکبارهم وقتی کوچیکرتربودی یه دکترعمومی برات عکس نوشت ازسینه ات چون اون موقع هم سرماخورده بودی ومن بعدافهمیدم که چقدراشعه برات ضررداشته ودوباره نمیخواستم این کاررابکنم.

نمی خواستم ببرمت چون دوباره بایددارومیخوردی واطرافیان هم گفتن نبرخودش خوب میشه الان فصلی است که همه سرمامیخورن.

امابابایی گفت نه بریم دکتر. دوباره برات دارونوشت سفالکسین وبرم هگزین وگفت تایک هفته بایدبخوری تاان شالله خوب بشی وگرنه دوباره بایدبریم دکتر. 

شکرخداقدووزنت خوب بودگرچه وزنت بالانیست ولی سالمی.

وزن9200البته باکلی لباس زمستونی وکفش وقدت 75سانتیمتر. ماشالله دخترم قدبالاست.

شب که بهت داروهارادادم تاصبح حمش بالاآوردی به محض اینکه دارومیخوردی بالامیاوردی .

صبح زنگ زدم بیمارستان کسری (تهران) تابپرسم چیکارکنم که دکترتوبخش کودکان بودوخودش صحبت کردوگفت برم هگزین روقطع کنم وسفالکسین روباشیرخودم قاطی کنم وبدم بخوری . دیگه بالانمیاری اماتاصبح همش سرفه می کنی ومنم دم به ثانیه بلندمیشم.

آخه شبهاخیلی بد میخوابی کلی ازاین طرف به اون طرف می ری ومن مجبورم بیارمت سرجات .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامانه کیاناوهانا
13 آذر 92 23:07
خصوصی
مامانه کیاناوهانا
13 آذر 92 23:10
اخی عزیزم امیدوارم این فصل زودتر تموم بشه تا نی نی ها انقدر مریض نشن برای نوژان عزیزم
سارا مامان محمدرضا
14 آذر 92 0:47
آخی نوژان جون ایشالله زودتر حالت خوب شه گل گلی. مامانتو درک میکنم . خیلی مامانا عذاب میکشن موقع مریضی بچه هاشون.
سارا مامان محمدرضا
14 آذر 92 13:30
راستی ندا جون الان که 10 ماهه شدن بچه ها میتونن پنیر و شیر پاستوریزه و دنت و بستنی و ... بخورن یا واسه ماه بعده؟ اشکالی نداشت بهش دادم؟ ساراجون من خیلی وقته پنیرمیدم توتابستون هم خیلی کم بستنی دادم دنت هم بهتره داده نشه چون خیلی شیرینه اماشیررونمیدونم دکترچندروزپیش گفت غذای سفره بدم کم نمک ومرکبات هم بدم همه چی
مامان ریحانه
15 آذر 92 20:04
سلام انشالله نوژان جون هرچی زودتر خوب بشه ولی درکت میکنم بچه ها که مریض میشن مامانشون دوست داره خودش چند برابر بچش مریض بشه اما بچش سالم باشه واقعا این جور مواقع آدم به نعمت سلامتی پی میبره حدیثی هست که میگه : "سلامت و امنیت دو نعمت پنهان الهی است". انشالله همه مریضا رو خدا شفا بده و همه صحیح و سالم باشن. آمین
مامان یسنا کوچولو
17 آذر 92 0:37
سلام عزیزم.چه نی نی نانازی دارین.خدا نوزان جونو حفظش کنه.اگه اشتباه نکنم شما هم همدانی هستید درسته؟خوشحال میشم به وبلاگ دخمل منم سر بزنید. چشم سرمیزنم ولی من همدانی نیستم چرافکرکردیدمن همدانی هستم شایدتوسوالات مطرح کرده بودم کسی ازهمدان هست یانه من ازبچه های کشین همدان سوال داشتم
nira
17 آذر 92 13:46
الهی دختر ناز زودتر خوب بشی
مامان زری
18 آذر 92 22:33
سلام ندا جون میدونم چه حالی داری آخه آرنیکا هم همینطور شده تا دارو یا غذا میخوره بالا میاره،ان شاالله نوژانجون هر چهزودتر خوب بشه
مامان نوژاجونی
25 آذر 92 14:58
الهی نوژانمون مریض شده؟مامانی لطفا تا قطره ی آخر داروهاشو بده که سرفش قطع بشه..
مامانی رایان کوچولو
29 آذر 92 9:46
عزیز خاله نبینم مریضیتو هییییییییییییچ وقت.ایشالا همیشه سالم باشی گلم