مریضی نفس مامان
حدودسه هفته ای است که سرماخوردی وهرچی داروبهت دادم خوب نشدی.
چندروزی بالای سرت دستگاه بخورسردروشن کردم شایدتنفست بهتربشه که شکرخدابهترشدی.
اماالان یک هفته ای است که دوباره سرماخورده ای باوجوداینکه بیرون نمی ریم واگرهم بخوام برم باماشین میریم امانمی دونم چراسرمامیخوری . خونه هم گرمه ولی بازم تومریضی عشق مامان .
روزشنبه زنگ زدم به منشی دکتروگفتم خوب نشدی گفت فردابیارین چون هم هواآلوده اس وهم ممکنه آلرژی باشه وبخوادازریه ات عکس بگیره خیلی ناراحت شدم .گفتم ما خودتهران نیستم ولی گفت بایدبیاوری .
یکبارهم وقتی کوچیکرتربودی یه دکترعمومی برات عکس نوشت ازسینه ات چون اون موقع هم سرماخورده بودی ومن بعدافهمیدم که چقدراشعه برات ضررداشته ودوباره نمیخواستم این کاررابکنم.
نمی خواستم ببرمت چون دوباره بایددارومیخوردی واطرافیان هم گفتن نبرخودش خوب میشه الان فصلی است که همه سرمامیخورن.
امابابایی گفت نه بریم دکتر. دوباره برات دارونوشت سفالکسین وبرم هگزین وگفت تایک هفته بایدبخوری تاان شالله خوب بشی وگرنه دوباره بایدبریم دکتر.
شکرخداقدووزنت خوب بودگرچه وزنت بالانیست ولی سالمی.
وزن9200البته باکلی لباس زمستونی وکفش وقدت 75سانتیمتر. ماشالله دخترم قدبالاست.
شب که بهت داروهارادادم تاصبح حمش بالاآوردی به محض اینکه دارومیخوردی بالامیاوردی .
صبح زنگ زدم بیمارستان کسری (تهران) تابپرسم چیکارکنم که دکترتوبخش کودکان بودوخودش صحبت کردوگفت برم هگزین روقطع کنم وسفالکسین روباشیرخودم قاطی کنم وبدم بخوری . دیگه بالانمیاری اماتاصبح همش سرفه می کنی ومنم دم به ثانیه بلندمیشم.
آخه شبهاخیلی بد میخوابی کلی ازاین طرف به اون طرف می ری ومن مجبورم بیارمت سرجات .