نوژان نفس من نوژان نفس من ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره
ژوان جون ژوان جون ، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

نوژان نفس مامان وبابا

سفربه یزدشهری بابافت سنتی

1392/11/26 0:05
نویسنده : مامان ندا
725 بازدید
اشتراک گذاری

روزچهارشنبه 23بهمن یه سفر48ساعته داشتیم به شهریزد.

رویادخترعمه ات دانشگاه میبدیزدارشدقبول شده بودوقراربودبابایی اون وعمعه روببره یزدتااون دانشگاه ثبت نام کنه . باباوعمه هم ازمن خواستن تاماهم همراهشون بریم.

اولا خیلی سخت بودحوصله نداشتم بایه بچه کوچیک اونم48ساعته جایی برم .درثانی ازروزقبلش دوباره بدنت به شدت سوخته بودوآش  ولاش شده بودی نمی دونم چراهرازچندگاهی اینطوری میشی. بالاخره نفهمیدم شایدهم موقعی که داری دندون درمیاری مدفوعت باعث میشه که بدنت بسوزه اونم به طرزخیلی بدی. به خاطرسرماونبودآب حدودوهفته ای بودخونه آنابودیم چون خونشون  خیلی گرمه ومن راحت ترتونستم دوروزتمام شبهاتورولخت کنم وبدنت روپمادبزنم تاخوب بشه .  میترسیدم برم یزدبدنت بدتربشه که شکرخداخوب شدی ودیگه من اونجااذیت نشدم.

خیلی حوش گذشت وخوشبختانه دخترعمه ات رویاخیلی کمک حالم بودیعنی درواقع همش پیش اون بودی وبااون بازی میکردی . البته  همش میخواستی خودت راه بری چندباری هم خوردی زمین وتمام لباست خاکی شد. هرجایی که حوض داشت دوراون می چرخیدی یاازپله هامیخواستی بری بالا.

متاسفانه ومتاسفانه مثل شهرهای تاریخی دیگر تمام مکان های تاریخی یزدهم دچاردستخوش تغییرات آدمیزادشده بود. 

فقط خانه لاریهایه اتاق داشت که هنوزعکساش به سقف بودنمی دونم چرااون رونکنده بودن؟

فکرمیکردی خانومه واقعی ویه جوری نگاش میکردی

عاشق صندلی شده بودی ودوست نداشتی بیایی پایین

خانه لاریها

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

پریسا نجفی
26 بهمن 92 0:27
سلام دوست عزیزم خوبی ؟ ازسایتت خیلی خوشم اومد به منم سربزن اومدم برای دوستای خوبم که مادری نمونه هستند وبلاگی زنانه درست کردم که باب کارشونه اگر دوست داشتی ما را هم قابل بدون . راستی منو توی سایت قشنگت لینک کن و بهم خبر بده تا منم تو را توی سایتم قرار بدم ببخش و ممنون
سپیده
2 اسفند 92 14:29
همیشه به سفر و گردش.خدارو شکر خوش گذشت و نوژان جون اذیت نشد.خوشتیپ و خوشگل خاله
سارا مامان محمدرضا
6 اسفند 92 16:41
به به چه جاهای قشنگی رفتی نوژان جون. آفرین که راه میری.
مریم مامان آرین
7 اسفند 92 11:38
سلام عزیزم وبلاگ زیبایی داری به منم سربزن خوشحال میشم نمیدونم کجایی هستی هرجاهستی خوش و خرم باشی نی نی گلت رو ببوس چشم سرزدم
مامان زری
10 اسفند 92 23:12
سلام ندا جونم،نتت هنوز وصل نشده ؟ قبلا میومدی خونه مامانت یه سری به ما هم میزدی ولی الان نه دلم برات خیلی تنگ شده عزیزم و همچنین برای نوژان بیا یه خبری بده گلم
محبــا
11 اسفند 92 9:12
مامان مریم
11 اسفند 92 10:10
سلام خصوصی هاتو چک کن
مرمر
12 اسفند 92 1:07
دلم تنگیده کوجایی پس عزیزم نت ندارم منم دلم برای همه تنگ شده